به دور شدن نیاز دارم..دور شدن از خونه، خانواده، غم، استرس و اضطراب، آدم‌ها، واقعا به یه دور شدن اساسی نیاز دارم.

چند روز دیگه تولدمه و من نمیخوام تولدم باشه.

دلم نمیخواد 22 سالم باشه....دلم میخواد زمانو تو 21 سالگی متوقف کنم.

واقعا نمیدونم برای این چند سالی که گذشتن و من همچنان دارم با یه نقطه نامعلوم دست و پنجه نرم میکنم باید از کی طلبکار باشم.

از شرایط زندگیم خستم..خیلی زیاد.

باید بهتر شم ولی فقط دارم بدتر میشم.

حس میکنم با یه امید واهی دارم ادامه میدم،فقط برای اینکه به خودم ثابت کنم از رسیدن ناامید نیستم. 

هنوز نتونستم کنار بیام و پذیرش واقعیت برام سخت و آزاردهندست..اما خب،مگه راه دیگه ای وجود داره؟!

این چند وقته شدیدا احساس پوچی میکنم،اهداف و آرزو هام معناشون رو از دست دادن...

نمیدونم تا کی باید تحملش کنم،اما میدونم حتی اگه بهتر بشه موقته و دوباره برمیگرده.

 

رو آخرین تارم خیلی کار کردم ولی همون تار منو به اینجا رسوند.